هفت قانون مطبوعاتی

هفت قانون مطبوعاتی جهانی که به وسیله علم و تلنولوژی متحول و دگرگون شده است ؛ جهان آرزوها و امیدهاست و در عین حال ، جهانی پر مخاطره که انهدام و نابودی آن یک تهدید بالقوه است. این ابرهای به سرعت تکثیر‌شونده ، آبستن دانه‌های دانش و مرگند. زنان و مردان مطبوعاتی – این تاجران اخبار – عناصر اصلی در این نظام اجتماعی دگرگون شده‌اند.

  1. در تمامی‌ سیستم‌های مطبوعاتی، رسانه‌های خبری عوامل و کار گزاران کسانی هستند که قدرت سیاسی و اقتصادی از آن آنهاست . روزنامه، مجله‌ها و مراکز پخش خبری، بازیگران مستقلی نیستند. گرچه از استعداد و توانایی بالقوه عملکرد مستقل برخور دارند؛
  2. مضامین تمامی‌ و محتوی رسانه‌های خبری، همیشه منعکس‌کننده منابع کسانی است که مطبوعات را تامین مالی می‌کنند؛
  3. بنای تمامی‌ سیستم‌های اقتصادی برآزادی بیان است .گر چه آزادی بیان به شیوه‌های مختلف تعریف شده است.
  4. تمامی‌سیستمهای مطبوعاتی بر دکترین مسئولیت اجتماعی صحه گذاشته، مدعی اند که در خدمت منافع و رفع نیازهای مردم هستند. و تمایل خود را برای ایجاد ارتباط با مردم ابراز می‌دارند،
  5. در هر یک از سه مدل مطبوعاتی، فرض براین است که مد‌ل‌های دیگر امکان انحراف و به خطا رفتن دارند؛
  6. مدرسه‌های روزنامه‌نگاری ، انتقال دهنده ایدئولوژی‌ها و سیستم‌های ارزشی جوامع خود هستند و به ناچار، به کسانی که قدرت را به دست دارند، یاری می‌رسانند تا کنترل خود را بر رسانه‌های خبری اعمال کنند؛
  7. مطبوعات در عمل همیشه با نوع تئوریک خود تفاوت دارند.

قرن فعلی ، گاه عصر سلاح‌های هسته‌ای و گاه عصر انفجار ارتباطی نامیده شده است . اشاره هر دو اصلاح ، به موضوع واحدی است:

جهانی که به وسیله علم و تلنولوژی متحول و دگرگون شده است ؛ جهان آرزوها و امیدهاست و در عین حال ، جهانی پر مخاطره که انهدام و نابودی آن یک تهدید بالقوه است. این ابرهای به سرعت تکثیر‌شونده ، آبستن دانه‌های دانش و مرگند. زنان و مردان مطبوعاتی – این تاجران اخبار – عناصر اصلی در این نظام اجتماعی دگرگون شده‌اند، زیرا آنها تقاشان تصویرهای جها ن شکل گرفته برمبنای اعمال نهایی انسان‌ها هستند. عدم موفقیت در درک این وقعیت اساسی ، گرچه خوفناک است ، اما در واقع عجز در فهم و دریافت نقش مطبوعات در رفتارهای انسانی است ، هنوز نتهای آخر سمنفوین مطبوعات نواخته نشده است.

سه احتمال وجود دارد : مطبوعات می‌توانند آهنگ خود را آسانتر بنوازند تا بشر بتواند خود را نابود کند، می‌توانند این آهنگ تند « واگنری» بنوازند، و می‌توانند در ساخت یک هارمونی و هماهنگی جهانی همراهی کنند، هارمونیی که تنیجه نهایی آن شبیه کارهای « ویوالدی » باشد . و سرانجام ، مطبوعات می‌توانند روزهایشان را چون ناظری بی طرف بگذرانند. و هر لحظه با جهت باد همسو شوند، همچون رباتی بی‌فکر و اندیشه که تنها در اننظار سرنوشت خود است، نه در کار ساخت و همراهی آن . امید گستاخانه‌ای که وجود دارد، آن است که مطبوعات از نقش تاریخی خود به عنوان وقایع نگار کور تضادها و درگیری‌ها دورشده و نقش متفاوتی را جست‌و‌جو می‌کنند ، نقش یک حلال مشکلات را. هماهنگی و حیات جهانی درگرو حل صلح‌جویانه تضادها و درگیری‌هاست.

سیستم طبقه‌بندی شده‌ای که در اینجا عرضه می‌شود، آسایش خیال اندکی ایجاد می‌کند. تضادها بیش از راه‌حل‌هاست . آدم‌های خوب همیشه طرف «ما » هستند. ،« آنها » هم هر که می‌خواهند باشد . آدم‌های بد همیشه طرف «آنها» هستند،«آنها » هم هرکه می‌خواهند باشند. تاریخ مطبوعات این گونه القا می‌کند که روزنامه‌ها وسایر مطبوعات مدرن‌تر، تمایل به خدمت به منافع خودخواهانه تامین‌کنندگان مالی مطبوعات داشته‌اند. در حالی که در همان زمان، این تصویر را ارائه داده‌اند که عملکرد مطبوعات در خدمت مشتریان اخبار بوده است. این تامین‌کنندگان مالی خود با استهزا و تمسخر پشت پا بزنند، یک خیالبافی نامعقول از نوع فانتزیهای « اتوپیایی » است.

دانشجویانی که بر روی این تضادها مطالعه می‌کنند. براین باورند که بیشتر نزاع‌ها و اختلافات بین افراد و نیز بنی ملت‌ها، مربوط به مسائلی همچون هویت، امنیت ، شناسایی و استقلا ل است. نیازهای هر فرد یا هر ملتی ، اقتضای نوعی احساسی امنیت از تجاوزات و تهاجمات غیر معقول ، و نیز احساس هویت فردی یا ملیتی دارد . اگر اینان به نیازهای خود دست ینابند. بنابر اظهار «جان برتن» ؛ ملت یا فرد محروم به شیوه‌ای از رفتار پناه می‌برد که صاحبان قدرت آن را «رفتار انحرافی » می‌نامند. در چنین شرایطی، «ما» یا کسانی که طبق هنجار و ایدئولوژی رایج زندگی می‌کنند. «خوبها » هستند و «آنها » که رفتار انحرافی دارند » بدها » هستند. برای آن دسته از روزنامه‌نگارانی که واقعا قصد مطلع کردن ، آموزش دادن یا مساعدت برای حل مسائل و مشکلات را دارند. درک این نکته ضروری است که مردم ، خارج از سیستم ایدئولوزیکی تسلی بخش و پذیرفته شده ای که در آن نفس می‌کشند، چگونه رفتار و فکر می‌کنند. اگر قرار باشد که یک درک واقعی به دست آید ، باید امکان دسترسی «خوبها» به رسانه‌های خبری ، به اندازه «بدها» باشد و «برتن » از یک نقش ارزشمند درحل تضادها که یک «گروه سوم» آن را ایفا کند، سخن می‌گوید ، گروهی که وی نقش جدا کردن درست و بی‌غرضانه موضوعات مورد درگیری را به آنها می‌دهد؛ و از آن مهمتر ، این ایجاد اطمینان را که دو طرف درگیر نه اینکه درگیر «مقاله ، رقابت ، معامله یا قدرت » بلکه درگیر حل مسائل و مشکلات خواهند شد.

مطبوعات ،کدام نقش قویتر را می‌توانند بازی کنند؟

«آلبرکامو » رمان نویس، مقاله نویس و روزنامه‌نگار برنده جایزه نوبل، هنگام پذیرش این جایزه در سال ۱۹۷۵ گفت: « اصالت فریاد ما، همیشه ریشه در دو تعهدی خواهد داشت که رعایت آنها دشوار است: سرپیچی و خود داری از دروغ گفتن درباره آنچه که می‌دانیم، ومقاومت در برابر مظلوم و ستم» . او می‌توانست تعهد سومی‌ را نیز برای روزنامه‌نگاران اضافه کند: نگارش و پیرایش مطالب ، به نحوی که به حل مشکلات بشر کمک کند، نه اینکه برآنها بیفزاید .

ترجمه بتول خدابخش

« هفت قانون مطبوعاتی » . ترجمه بتول خدابخش ، رسانه، سال ۳ ، ش ۱ ( بهار ۱۳۷۱ ) : ۴۸-۴۹

‫۳ نظرها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

7 + نوزده =

دکمه بازگشت به بالا